[جمهوری اسلامی 8 بهمن 1387]
بسم الله الرحمن الرحيم
مدتي است كه بعضي مسئولان اجرائي كشور با اظهارات شعارگونه و غيركارشناسانه خود سئوال هاي زيادي را در اذهان مردم انباشته اند. مردم از اين نظر كه اين اظهارات هيچ تاثيري در زندگي روزمره آنها ندارد بيشتر در پيچ و خم سئوالهاي بي جواب گرفتار مي شوند و راهي براي خلاصي از آن نمي يابند. اين وضعيت نبايد ادامه يابد و مسئولان حتي اگر براي باقي ماندن خود بر مسند قدرت باشد نيز بايد در جستجوي راهي باشند كه مردم را به پاسخ هاي قانع كننده برساند.
حساس ترين بخش اين اظهارات به مسائل اقتصادي و مديريتي مربوط مي شود. به اين چند نمونه از اظهارات بعضي مقامات بلندپايه اجرائي توجه نمائيد.
يكي از اين مقامات گفته است : نيازمند نظام اقتصادي مستقل برپايه عدالت هستيم .
همين مقام بلندپايه در همان اظهارات ادامه داده است : تحولات اقتصادي اخير دنيا فرصت بي نظيري در اختيار ملت ايران قرار داده است .
مقام بلندپايه اجرائي ديگري گفته است : برنامه چهارم توسعه داراي مباني بسيار منفعلانه است و سازمان مديريت و برنامه ريزي به دليل اينكه مسئولانش براي دادن بودجه به وزارتخانه ها از آنها سكه مي گرفتند شايستگي ماندن نداشت و به همين دليل آنرا منحل كرديم .
قبل از اين اظهارات يك مقام بلندپايه ديگر اجرائي نيز برنامه چهارم را به شكل بدتري زير سئوال برده و آنرا مبتني بر افكار سكولاريستي دانسته بود!
اينها فقط بخشي از اظهارات بلندپايه ترين مقامات اجرائي كشورمان در مورد مسائل اقتصادي و مديريتي است مطالبي كه ابراز آنها نمايشگر فرهنگ عيبجوئي و درعين حال باقي ماندن در وادي شعار است .
متاسفانه جامعه ما از دوران حاكميت كساني كه خود را اصلاح طلب ميناميدند گرفتار فرهنگ تخريب و عيبجوئي و در جا زدن در شعارهاي زيبا شد و اين سيره ناپسند و زيانبار از آن جماعت به اخلاف آنها به ارث رسيده و فربه تر نيز شده است . اينكه چنين فرهنگ غلطي در بدنه جامعه جا خوش كند خطرناك است ولي خطرناك تر اينست كه اين روش غيراخلاقي دستمايه مقامات مسئول شود كساني كه مبارزه با فرهنگ تخريب و عيبجوئي از وظايف ذاتي آنهاست .
براي مقامات بلندپايه اجرائي دولت جمهوري اسلامي بهيچوجه زيبنده نيست كه بعد از گذشت 30 سال از عمر اين نظام در جستجوي نظام اقتصادي مستقل باشند و چنين القا كنند كه تاكنون چنين نظام مستقلي مطرح نشده و متصديان حاكميت اسلامي در اين كشور هنوز تعريف روشني از عدالت ارائه نداده اند! اظهارنظر ناشيانه اي كه مي گويد تحولات اقتصادي اخير دنيا فرصت بي نظيري در اختيار ملت ايران قرار داده است نشان مي دهد كسي كه اين سخن را بر زبان ميراند يا از كاهش شوك آفرين قيمت نفت ـ كه پايه اصلي درآمدهاي كشور ما را تشكيل مي دهد ـ بي خبر است يا نميخواهد با واقعيت ها مواجه شود و يا شعور مردم را ناديده گرفته است .
انتقاد از برنامه هاي تدوين شده اعم از چشم انداز 20 ساله و برنامه هاي توسعه حق همه است لكن متهم ساختن آنها به بسيار منفعلانه بودن و مبتني بر مباني سكولاريستي بودن انتقاد نيست بلكه انكار درك اسلامي بزرگان نظام و شوراي نگهبان و مجلس شوراي اسلامي است . همان افرادي كه براي برپائي نظام اسلامي مبارزه كردند و زندان رفتند و شكنجه و تبعيد شدند و در مسائل اسلامي كارشناس هستند اين برنامه ها را زير نظر داشتند و تاييد كرده اند. حال چگونه است كه افراد بي اطلاع از مباني اسلامي و فاقد سابقه مبارزاتي كه يكباره از گرد راه رسيده اند اين برنامه ها را سكولاريستي مي دانند و منفعلانه مي پندارند
انحلال سازمان مديريت و برنامه ريزي و شوراها به معناي اداره امور كشور با نظر فردي است . آيا بهتر نيست همين واقعيت را به مردم بگوئيد و پشت بهانه تراشي هائي از قبيل مطالبه سكه پنهان نشويد آن وزيري كه براي گرفتن بودجه قانوني خود تن به سكه دادن مي دهد او خود زير سئوال است و بايد به دليل ضعف بركنار شود و اگر كسي در يك سازمان دولتي براي انجام وظيفه قانوني خود مطالبه سكه مي نمايد او بايد محاكمه و مجازات شود نه اينكه خود سازمان منحل گردد. اين يعني پاك كردن صورت مساله نه معالجه بيماري . متاسفانه همين اقدامات موجب شده اكنون لايحه بودجه دچار تاخير و مشكل و لوايح مهم و سرنوشت سازي از قبيل طرح تحول اقتصادي دچار ضعف شديد هستند.
بعداز سه سال و نيم تمرين كسي نمي تواند بر ضعف هاي نظري و عملي دست اندركاران اجرائي سرپوش بگذارد و آنها را توجيه نمايد. اظهاراتي از قبيل آنچه از زبان مقامات بلندپايه اجرائي آورده ايم را فقط مي توان به اين معني دانست كه حضرات مايل هستند بيش از اين از مردم وقت بگيرند و يك دوره ديگر نيز با همين شعارها مردم را سرگرم كنند.
بجاي اين اظهارات شعارگونه و غيركارشناسانه مسئولان اجرائي بايد درصدد يافتن خطائي كه آنها را دچار اين مشكل كرده است برآيند و آنرا تصحيح نمايند. خطا اينست كه تجربه ها ناديده گرفته شده افراد با تجربه منزوي گرديده اند اهرم هاي كارآمدي از قبيل شوراها و سازمان مديريت و برنامه ريزي منحل شده يا معطل مانده اند و كارها بر اسلوب صحيح انجام نمي شوند. فقط تصحيح اين خطاست كه مي تواند مجريان را از اين كلاف سردرگم نجات دهد و آنها مجبور نباشند براي توجيه عملكردهاي خود به شعارهاي غيرقابل قبول و اظهارات غيركارشناسانه متوسل شوند.
بسم الله الرحمن الرحيم
مدتي است كه بعضي مسئولان اجرائي كشور با اظهارات شعارگونه و غيركارشناسانه خود سئوال هاي زيادي را در اذهان مردم انباشته اند. مردم از اين نظر كه اين اظهارات هيچ تاثيري در زندگي روزمره آنها ندارد بيشتر در پيچ و خم سئوالهاي بي جواب گرفتار مي شوند و راهي براي خلاصي از آن نمي يابند. اين وضعيت نبايد ادامه يابد و مسئولان حتي اگر براي باقي ماندن خود بر مسند قدرت باشد نيز بايد در جستجوي راهي باشند كه مردم را به پاسخ هاي قانع كننده برساند.
حساس ترين بخش اين اظهارات به مسائل اقتصادي و مديريتي مربوط مي شود. به اين چند نمونه از اظهارات بعضي مقامات بلندپايه اجرائي توجه نمائيد.
يكي از اين مقامات گفته است : نيازمند نظام اقتصادي مستقل برپايه عدالت هستيم .
همين مقام بلندپايه در همان اظهارات ادامه داده است : تحولات اقتصادي اخير دنيا فرصت بي نظيري در اختيار ملت ايران قرار داده است .
مقام بلندپايه اجرائي ديگري گفته است : برنامه چهارم توسعه داراي مباني بسيار منفعلانه است و سازمان مديريت و برنامه ريزي به دليل اينكه مسئولانش براي دادن بودجه به وزارتخانه ها از آنها سكه مي گرفتند شايستگي ماندن نداشت و به همين دليل آنرا منحل كرديم .
قبل از اين اظهارات يك مقام بلندپايه ديگر اجرائي نيز برنامه چهارم را به شكل بدتري زير سئوال برده و آنرا مبتني بر افكار سكولاريستي دانسته بود!
اينها فقط بخشي از اظهارات بلندپايه ترين مقامات اجرائي كشورمان در مورد مسائل اقتصادي و مديريتي است مطالبي كه ابراز آنها نمايشگر فرهنگ عيبجوئي و درعين حال باقي ماندن در وادي شعار است .
متاسفانه جامعه ما از دوران حاكميت كساني كه خود را اصلاح طلب ميناميدند گرفتار فرهنگ تخريب و عيبجوئي و در جا زدن در شعارهاي زيبا شد و اين سيره ناپسند و زيانبار از آن جماعت به اخلاف آنها به ارث رسيده و فربه تر نيز شده است . اينكه چنين فرهنگ غلطي در بدنه جامعه جا خوش كند خطرناك است ولي خطرناك تر اينست كه اين روش غيراخلاقي دستمايه مقامات مسئول شود كساني كه مبارزه با فرهنگ تخريب و عيبجوئي از وظايف ذاتي آنهاست .
براي مقامات بلندپايه اجرائي دولت جمهوري اسلامي بهيچوجه زيبنده نيست كه بعد از گذشت 30 سال از عمر اين نظام در جستجوي نظام اقتصادي مستقل باشند و چنين القا كنند كه تاكنون چنين نظام مستقلي مطرح نشده و متصديان حاكميت اسلامي در اين كشور هنوز تعريف روشني از عدالت ارائه نداده اند! اظهارنظر ناشيانه اي كه مي گويد تحولات اقتصادي اخير دنيا فرصت بي نظيري در اختيار ملت ايران قرار داده است نشان مي دهد كسي كه اين سخن را بر زبان ميراند يا از كاهش شوك آفرين قيمت نفت ـ كه پايه اصلي درآمدهاي كشور ما را تشكيل مي دهد ـ بي خبر است يا نميخواهد با واقعيت ها مواجه شود و يا شعور مردم را ناديده گرفته است .
انتقاد از برنامه هاي تدوين شده اعم از چشم انداز 20 ساله و برنامه هاي توسعه حق همه است لكن متهم ساختن آنها به بسيار منفعلانه بودن و مبتني بر مباني سكولاريستي بودن انتقاد نيست بلكه انكار درك اسلامي بزرگان نظام و شوراي نگهبان و مجلس شوراي اسلامي است . همان افرادي كه براي برپائي نظام اسلامي مبارزه كردند و زندان رفتند و شكنجه و تبعيد شدند و در مسائل اسلامي كارشناس هستند اين برنامه ها را زير نظر داشتند و تاييد كرده اند. حال چگونه است كه افراد بي اطلاع از مباني اسلامي و فاقد سابقه مبارزاتي كه يكباره از گرد راه رسيده اند اين برنامه ها را سكولاريستي مي دانند و منفعلانه مي پندارند
انحلال سازمان مديريت و برنامه ريزي و شوراها به معناي اداره امور كشور با نظر فردي است . آيا بهتر نيست همين واقعيت را به مردم بگوئيد و پشت بهانه تراشي هائي از قبيل مطالبه سكه پنهان نشويد آن وزيري كه براي گرفتن بودجه قانوني خود تن به سكه دادن مي دهد او خود زير سئوال است و بايد به دليل ضعف بركنار شود و اگر كسي در يك سازمان دولتي براي انجام وظيفه قانوني خود مطالبه سكه مي نمايد او بايد محاكمه و مجازات شود نه اينكه خود سازمان منحل گردد. اين يعني پاك كردن صورت مساله نه معالجه بيماري . متاسفانه همين اقدامات موجب شده اكنون لايحه بودجه دچار تاخير و مشكل و لوايح مهم و سرنوشت سازي از قبيل طرح تحول اقتصادي دچار ضعف شديد هستند.
بعداز سه سال و نيم تمرين كسي نمي تواند بر ضعف هاي نظري و عملي دست اندركاران اجرائي سرپوش بگذارد و آنها را توجيه نمايد. اظهاراتي از قبيل آنچه از زبان مقامات بلندپايه اجرائي آورده ايم را فقط مي توان به اين معني دانست كه حضرات مايل هستند بيش از اين از مردم وقت بگيرند و يك دوره ديگر نيز با همين شعارها مردم را سرگرم كنند.
بجاي اين اظهارات شعارگونه و غيركارشناسانه مسئولان اجرائي بايد درصدد يافتن خطائي كه آنها را دچار اين مشكل كرده است برآيند و آنرا تصحيح نمايند. خطا اينست كه تجربه ها ناديده گرفته شده افراد با تجربه منزوي گرديده اند اهرم هاي كارآمدي از قبيل شوراها و سازمان مديريت و برنامه ريزي منحل شده يا معطل مانده اند و كارها بر اسلوب صحيح انجام نمي شوند. فقط تصحيح اين خطاست كه مي تواند مجريان را از اين كلاف سردرگم نجات دهد و آنها مجبور نباشند براي توجيه عملكردهاي خود به شعارهاي غيرقابل قبول و اظهارات غيركارشناسانه متوسل شوند.