[خبرآن لاین 7 بهمن 1387]
آیا اروپا از وعده اوباما برای مذاکره غیرمشروط با ایران نگران است؟
مریم جمشیدی:انتشار سیاستهای باراک اوباما در قبال ایران که بر خروجی سایت کاخ سفید قرار گرفت، بار دیگر هشداری بود که به اتحادیه اروپا داده شد تا در اندیشه آن باشند چنانچه رئیسجمهور جدید آمریکا، همانطور که وعده داده، به طور مستقیم با ایران به گفتوگو بنشیند، کشورهای اروپایی چه باید بکنند تا زیر سایه نفوذ و قدرت آمریکا قرار نگرفته و بازیگری نقش دوم را در پرونده هستهای ایران، عهدهدار نشوند.
در دستور کار دولت تازه آمریکا به ریاست جمهوری باراک حسین اوباما آمده است:«دولت اوباما با دشمنان و دوستان بدون پیششرط گفتگو میکند.» در پایگاه اینترنتی کاخ سفید در عین حال خاطرنشان شده است: «اوباما از دیپلماسی مستقیم، سختگیرانه و بدون پیششرط با ایران، حمایت میکند».
پرونده هستهای ایران به علت قطع روابط دیپلماتیک تهران - واشنگتن از سیسال قبل تاکنون، با تروئیکای اروپا یعنی انگلیس، فرانسه و آلمان طرف بود و این سه کشور اروپایی مناسبات هستهای را در مذاکرات با تهران به پیش میبرند. اما با از سرگیری دوباره فعالیتهای مربوط به غنیسازی اورانیوم از سوی تهران، این مذاکرات قطع شد و چندی بعد خاویرسولانا رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا مسئول آن شد تا به نمایندگی از گروه 1 + 5 متشکل از پنج عضو دائم شورای امنیت و آلمان، تهران را ترغیب به پذیرش مجدد تعلیق غنیسازی کرده و طرفین را به پای میز مذاکره جدی بکشاند. در عین حال سه کشور اروپایی بستههایی حاوی مشوقهای اقتصادی و سیاسی را توسط سولانا روانه تهران کردند تا ابتکار عمل را در حل مسأله هستهای ایران در دست داشته باشند و ضمن کنترل رفتار هستهای ایران، بتوانند افتخار از بنبست درآوردن این پرونده را به نام خود ثبت کنند.
این اقدامات اگرچه با تأیید آمریکا انجام میشد اما وضعیتی که درباره پرونده هستهای کشورمان وجود داشته فرصتهایی را برای کشورهای اروپایی فراهم کرد به خصوص آنکه آمریکا نیز، غایب بزرگ این مذاکرات بود.
اما حالا شرایط تغییر کرده و اوباما حتی حالا که از موانع انتخاباتی پیروزمندانه عبور کرده است بر مواضع خود مبنی بر مذاکره مستقیم و البته بدون پیششرط با ایران تأکید می کند و این همان موضوعی است که سران اروپایی را نگران کرده است. یعنی اگر همزمان با افول جورجبوش در دوران ریاست جمهوریاش، اروپا توانست در مناسبات سیاست خارجه خود در رابطه با ایران، جایگاه محکمتری بیابد، حالا این دغدغه برای اروپاییان هست که نگران کنار رفتنشان یا کم مؤثر شدنشان در دورانی شوند که اوباما قول داده مجدداً قدرت و جایگاه آمریکا را احیا کند. این نگرانی هرچه که به زمان وارد شدن اوباما به کاخ سفید نزدیکتر میشویم افزایش یافت. آنان دلواپس کاری هستند که رئیسجمهور سیاهپوست و آفریقایی تبار آمریکا قرار است انجام دهد؛ زیرا این احتمال را متصور هستند نکند از محقق شدن وعده اوباما از جریان مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا، کنار گذاشته شوند و با این کار فشاری که معتقد بودند به جای حمله نظامی از آن استفاده شود، معنی خود را از دست بدهد. سیاستی را که تروئیکای اروپا به آن سخت معتقدند، استفاده از ابزار تحریم است؛ به همین خاطر هم هست که در روزهای اخیر درصد آنند تا به طور یکجانبه و در قالب اتحادیه اروپا تحریمهای اقتصادی بیشتری را فراتر از قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران به اجرا بگذارند و آن را به باراک اوباما نیز پیشنهاد دهند. در همین راستا برنارد کوشنر وزیر خارجه فرانسه، قبل از آنکه اوباما ساکن کاخ سفید شود برخی نگرانی های اروپا را طی سخنرانی در موسسه بروکینگنر این گونه به واشگتن منتقل کرد: «همه چیز بستگی به این دارد که چگونه و چه زمانی کارت «حضور مستقیم آمریکا در مذاکره با ایران» بازی میشود. در عین حال که این اقدام میتواند مذاکرات فعلی را از بنبست خارج کند، میتواند به همان اندازه هم، به راه دوگانه و موازی آسیببزند یا آن راحتی از بین ببرد».
پیش از این نیز برخی دیپلماتهای اروپایی نیز ابراز نگرانی کرده بودند که اگر دولت اوباما بدون پیششرط با ایران وارد مذاکره شود دستور کاری گروه 1+5 مبنی بر لزوم توقف برنامه غنیسازی توسط تهران قبل از آغاز مذاکرات رسمی، تهدید خواهد شد.
از همین منظر بود که دیوید میلیبند وزیر خارجه انگلیس نیز، در سفری که به واشنگتن داشت از سیاست اوباما در قبال ایران انتقاد کرد. همچنین آنجلا مرکل صدراعظم آلمان نیز در آستانه مراسم تحلیف اوباما نسبت به مؤثر بودن رویکرد این رئیسجمهور، تردید خود را اعلام کرد و گفت: « ما در قالب اتحادیه اروپا در موارد متعدد با ایران گفتوگو کردهایم اما متأسفانه این کار در درازمدت خیلی ناموفق بوده است»
مرکل در عین حال افزود: « فکر میکنم روشن است تا زمانی که ایران برنامه اتمیاش را تا این اندازه غیرشفاف نگاه میدارد و تا زمانی که میخواهد اسرائیل را نابود کند، مطمئناً مقاطعی خواهد بود که ما خواهیم گفت بر این اساس نمیتوانیم به تفاهم برسیم».
اما با تداوم این نگرانیها بود که اوباما سعی کرد تا لابهلای تأکیدش بر وعدهای که داده، اندکی از نگرانی متحدان اروپایی خود را کم کند. لذا در ادامه دستور کار اوباما که در پایگاه اینترنتی کاخ سفید منتشر شده آمده است: « در راه پیشبرد این دیپلماسی (تعامل مستقیم با ایران) با هم پیمانان خود از نزدیک همکاری میکنیم و با آمادگی لازم، رویکردهای خود را در پیش میگیریم».
هم چنین هیلاری کلینتون وزیر خارجه اوباما نیز، در جلسهای که کمیته سنای آمریکا برای بررسی صلاحیت وی جهت تصدی وزارتخانه امور خارجه آمریکا تشکیل داد، در تشریح سیاست مربوط به ایران تلویحاً پیامی را به گوش اروپا رساند آنجا که گفت:« ما نمیخواهیم هرچیزی که من یا رئیسجمهور منتخب میگوید، دوستان و متحدان ما را غافلگیر کند. برای همین نمیتوانیم مشخصاً بگوییم چه گامهایی را خواهیم برداشت.»
پیشنهاد اروپا برای همکاری با اوباما به نظر میرسد اروپا در حال حاضر با دیدن قاطعیت اوباما در پیگیری رویکرد تازه خود، این واقعیت را به اجبار پذیرفته که باید منتظر برگزاری مذاکرات مستقیم واشگنتن با تهران باشد. اروپا در عین حال تمایل دارد تا در نزدیکی احتمالی آمریکا و ایران که منجر به بهبود مناسبات طرفین خواهد شد، نقش سازندهای ایفا کند. شاید از این منظر است که ظرف دو سه روز گذشته نامههایی از سوی سران اروپایی خطاب به اوباما و وزرایش ارسال شده مبنی بر آنکه آماده همکاری با چهل و چهارمین رئیس جمهوری آمریکا درباره ایران و مسأله هستهایاش هستند. در همین راستا، فرانک اشتاینمایر وزیر خارجه آلمان، به هیلاری کلینتون همتای آمریکاییاش، انتخاب وی را به عنوان وزیر خارجه تبریک گفت و به او پیشنهاد همکاری در زمینه برقراری صلح در خاورمیانه و همچنین برنامه هستهای ایران داد.
تلاش اوباما برای گفتوگو با تهراناز سوی دیگر خاویر سولانا هم در نامهای به اوباما توصیههایی که برحسب سالها حضورش در مناسبات هستهای با ایران به دست آورده را ارائه داد. وی بی اعتمادی میان طرفین گفتوگو را یکی از مهمترین دلایل ناتوانی در تعامل با برنامه هستهای نشان داد دولت جدید آمریکا انتظار میرود که از فعالیتها و اقدامات بینالمللی در ارایه بستههای پیشنهادی به ایران به منظور تشویق این کشور به توقف غنیسازی اورانیوم و همچنین اعمال تحریمها حمایت کند.
بنابر آنچه گفته شد واضح است که اروپا و آمریکا علیرغم تمام نگرانیهایی که اروپاییان دارند، دنبال آن هستند که در برخورد ایران با یکدیگر متحد باشند. هرچند که سیاست اوباما برخلاف بوش، احتمال آنکه نقش اروپا را در شطرنج هستهای ایران، ضعیف و کمرنگ کند وجود دارد و سه کشور اروپایی بریتانیا، فرانسه و آلمان نگران آن هستند تا تجربهای که سال 2003 درباره عراق به دست آوردند، مجدداً تکرار نشود. اروپا که میل زیادی به تبدیل شدن به بازیگری پرنفوذ و مستقل در عرصه بینالمللی را دارد، و تاکنون نیز به این سمت حرکت کرده، با روی کارآمدن اوباما با آزمونی دیگر مواجه شده است.
اروپا یک بار هنگام حمله آمریکا به عراق در موضعی متفاوت با واشنگتن قرار گرفت و هنوز که هنوز است برخی کشورهای عضو اتحادیه اروپا خود را نسبت به آمریکا در آزمون عراق، شکست خورده تلقی میکنند حال باید دید چنین اتحادی میان اروپا و آمریکا در نحوه برخورد با تهران برقرار میشود یا آنگونه که در جنگ با عراق مشاهده کردیم، یکبار دیگر این روابط به نزاعهایی تلخ و البته پنهان میان آنها تبدیل خواهد شد. روزهای آینده استراتژی جدید ایالات متحده به ریاست جمهوری اوباما و چگونگی پذیرش آن توسط اروپا را مشخص میکند.
آیا اروپا از وعده اوباما برای مذاکره غیرمشروط با ایران نگران است؟
مریم جمشیدی:انتشار سیاستهای باراک اوباما در قبال ایران که بر خروجی سایت کاخ سفید قرار گرفت، بار دیگر هشداری بود که به اتحادیه اروپا داده شد تا در اندیشه آن باشند چنانچه رئیسجمهور جدید آمریکا، همانطور که وعده داده، به طور مستقیم با ایران به گفتوگو بنشیند، کشورهای اروپایی چه باید بکنند تا زیر سایه نفوذ و قدرت آمریکا قرار نگرفته و بازیگری نقش دوم را در پرونده هستهای ایران، عهدهدار نشوند.
در دستور کار دولت تازه آمریکا به ریاست جمهوری باراک حسین اوباما آمده است:«دولت اوباما با دشمنان و دوستان بدون پیششرط گفتگو میکند.» در پایگاه اینترنتی کاخ سفید در عین حال خاطرنشان شده است: «اوباما از دیپلماسی مستقیم، سختگیرانه و بدون پیششرط با ایران، حمایت میکند».
پرونده هستهای ایران به علت قطع روابط دیپلماتیک تهران - واشنگتن از سیسال قبل تاکنون، با تروئیکای اروپا یعنی انگلیس، فرانسه و آلمان طرف بود و این سه کشور اروپایی مناسبات هستهای را در مذاکرات با تهران به پیش میبرند. اما با از سرگیری دوباره فعالیتهای مربوط به غنیسازی اورانیوم از سوی تهران، این مذاکرات قطع شد و چندی بعد خاویرسولانا رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا مسئول آن شد تا به نمایندگی از گروه 1 + 5 متشکل از پنج عضو دائم شورای امنیت و آلمان، تهران را ترغیب به پذیرش مجدد تعلیق غنیسازی کرده و طرفین را به پای میز مذاکره جدی بکشاند. در عین حال سه کشور اروپایی بستههایی حاوی مشوقهای اقتصادی و سیاسی را توسط سولانا روانه تهران کردند تا ابتکار عمل را در حل مسأله هستهای ایران در دست داشته باشند و ضمن کنترل رفتار هستهای ایران، بتوانند افتخار از بنبست درآوردن این پرونده را به نام خود ثبت کنند.
این اقدامات اگرچه با تأیید آمریکا انجام میشد اما وضعیتی که درباره پرونده هستهای کشورمان وجود داشته فرصتهایی را برای کشورهای اروپایی فراهم کرد به خصوص آنکه آمریکا نیز، غایب بزرگ این مذاکرات بود.
اما حالا شرایط تغییر کرده و اوباما حتی حالا که از موانع انتخاباتی پیروزمندانه عبور کرده است بر مواضع خود مبنی بر مذاکره مستقیم و البته بدون پیششرط با ایران تأکید می کند و این همان موضوعی است که سران اروپایی را نگران کرده است. یعنی اگر همزمان با افول جورجبوش در دوران ریاست جمهوریاش، اروپا توانست در مناسبات سیاست خارجه خود در رابطه با ایران، جایگاه محکمتری بیابد، حالا این دغدغه برای اروپاییان هست که نگران کنار رفتنشان یا کم مؤثر شدنشان در دورانی شوند که اوباما قول داده مجدداً قدرت و جایگاه آمریکا را احیا کند. این نگرانی هرچه که به زمان وارد شدن اوباما به کاخ سفید نزدیکتر میشویم افزایش یافت. آنان دلواپس کاری هستند که رئیسجمهور سیاهپوست و آفریقایی تبار آمریکا قرار است انجام دهد؛ زیرا این احتمال را متصور هستند نکند از محقق شدن وعده اوباما از جریان مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا، کنار گذاشته شوند و با این کار فشاری که معتقد بودند به جای حمله نظامی از آن استفاده شود، معنی خود را از دست بدهد. سیاستی را که تروئیکای اروپا به آن سخت معتقدند، استفاده از ابزار تحریم است؛ به همین خاطر هم هست که در روزهای اخیر درصد آنند تا به طور یکجانبه و در قالب اتحادیه اروپا تحریمهای اقتصادی بیشتری را فراتر از قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران به اجرا بگذارند و آن را به باراک اوباما نیز پیشنهاد دهند. در همین راستا برنارد کوشنر وزیر خارجه فرانسه، قبل از آنکه اوباما ساکن کاخ سفید شود برخی نگرانی های اروپا را طی سخنرانی در موسسه بروکینگنر این گونه به واشگتن منتقل کرد: «همه چیز بستگی به این دارد که چگونه و چه زمانی کارت «حضور مستقیم آمریکا در مذاکره با ایران» بازی میشود. در عین حال که این اقدام میتواند مذاکرات فعلی را از بنبست خارج کند، میتواند به همان اندازه هم، به راه دوگانه و موازی آسیببزند یا آن راحتی از بین ببرد».
پیش از این نیز برخی دیپلماتهای اروپایی نیز ابراز نگرانی کرده بودند که اگر دولت اوباما بدون پیششرط با ایران وارد مذاکره شود دستور کاری گروه 1+5 مبنی بر لزوم توقف برنامه غنیسازی توسط تهران قبل از آغاز مذاکرات رسمی، تهدید خواهد شد.
از همین منظر بود که دیوید میلیبند وزیر خارجه انگلیس نیز، در سفری که به واشنگتن داشت از سیاست اوباما در قبال ایران انتقاد کرد. همچنین آنجلا مرکل صدراعظم آلمان نیز در آستانه مراسم تحلیف اوباما نسبت به مؤثر بودن رویکرد این رئیسجمهور، تردید خود را اعلام کرد و گفت: « ما در قالب اتحادیه اروپا در موارد متعدد با ایران گفتوگو کردهایم اما متأسفانه این کار در درازمدت خیلی ناموفق بوده است»
مرکل در عین حال افزود: « فکر میکنم روشن است تا زمانی که ایران برنامه اتمیاش را تا این اندازه غیرشفاف نگاه میدارد و تا زمانی که میخواهد اسرائیل را نابود کند، مطمئناً مقاطعی خواهد بود که ما خواهیم گفت بر این اساس نمیتوانیم به تفاهم برسیم».
اما با تداوم این نگرانیها بود که اوباما سعی کرد تا لابهلای تأکیدش بر وعدهای که داده، اندکی از نگرانی متحدان اروپایی خود را کم کند. لذا در ادامه دستور کار اوباما که در پایگاه اینترنتی کاخ سفید منتشر شده آمده است: « در راه پیشبرد این دیپلماسی (تعامل مستقیم با ایران) با هم پیمانان خود از نزدیک همکاری میکنیم و با آمادگی لازم، رویکردهای خود را در پیش میگیریم».
هم چنین هیلاری کلینتون وزیر خارجه اوباما نیز، در جلسهای که کمیته سنای آمریکا برای بررسی صلاحیت وی جهت تصدی وزارتخانه امور خارجه آمریکا تشکیل داد، در تشریح سیاست مربوط به ایران تلویحاً پیامی را به گوش اروپا رساند آنجا که گفت:« ما نمیخواهیم هرچیزی که من یا رئیسجمهور منتخب میگوید، دوستان و متحدان ما را غافلگیر کند. برای همین نمیتوانیم مشخصاً بگوییم چه گامهایی را خواهیم برداشت.»
پیشنهاد اروپا برای همکاری با اوباما به نظر میرسد اروپا در حال حاضر با دیدن قاطعیت اوباما در پیگیری رویکرد تازه خود، این واقعیت را به اجبار پذیرفته که باید منتظر برگزاری مذاکرات مستقیم واشگنتن با تهران باشد. اروپا در عین حال تمایل دارد تا در نزدیکی احتمالی آمریکا و ایران که منجر به بهبود مناسبات طرفین خواهد شد، نقش سازندهای ایفا کند. شاید از این منظر است که ظرف دو سه روز گذشته نامههایی از سوی سران اروپایی خطاب به اوباما و وزرایش ارسال شده مبنی بر آنکه آماده همکاری با چهل و چهارمین رئیس جمهوری آمریکا درباره ایران و مسأله هستهایاش هستند. در همین راستا، فرانک اشتاینمایر وزیر خارجه آلمان، به هیلاری کلینتون همتای آمریکاییاش، انتخاب وی را به عنوان وزیر خارجه تبریک گفت و به او پیشنهاد همکاری در زمینه برقراری صلح در خاورمیانه و همچنین برنامه هستهای ایران داد.
تلاش اوباما برای گفتوگو با تهراناز سوی دیگر خاویر سولانا هم در نامهای به اوباما توصیههایی که برحسب سالها حضورش در مناسبات هستهای با ایران به دست آورده را ارائه داد. وی بی اعتمادی میان طرفین گفتوگو را یکی از مهمترین دلایل ناتوانی در تعامل با برنامه هستهای نشان داد دولت جدید آمریکا انتظار میرود که از فعالیتها و اقدامات بینالمللی در ارایه بستههای پیشنهادی به ایران به منظور تشویق این کشور به توقف غنیسازی اورانیوم و همچنین اعمال تحریمها حمایت کند.
بنابر آنچه گفته شد واضح است که اروپا و آمریکا علیرغم تمام نگرانیهایی که اروپاییان دارند، دنبال آن هستند که در برخورد ایران با یکدیگر متحد باشند. هرچند که سیاست اوباما برخلاف بوش، احتمال آنکه نقش اروپا را در شطرنج هستهای ایران، ضعیف و کمرنگ کند وجود دارد و سه کشور اروپایی بریتانیا، فرانسه و آلمان نگران آن هستند تا تجربهای که سال 2003 درباره عراق به دست آوردند، مجدداً تکرار نشود. اروپا که میل زیادی به تبدیل شدن به بازیگری پرنفوذ و مستقل در عرصه بینالمللی را دارد، و تاکنون نیز به این سمت حرکت کرده، با روی کارآمدن اوباما با آزمونی دیگر مواجه شده است.
اروپا یک بار هنگام حمله آمریکا به عراق در موضعی متفاوت با واشنگتن قرار گرفت و هنوز که هنوز است برخی کشورهای عضو اتحادیه اروپا خود را نسبت به آمریکا در آزمون عراق، شکست خورده تلقی میکنند حال باید دید چنین اتحادی میان اروپا و آمریکا در نحوه برخورد با تهران برقرار میشود یا آنگونه که در جنگ با عراق مشاهده کردیم، یکبار دیگر این روابط به نزاعهایی تلخ و البته پنهان میان آنها تبدیل خواهد شد. روزهای آینده استراتژی جدید ایالات متحده به ریاست جمهوری اوباما و چگونگی پذیرش آن توسط اروپا را مشخص میکند.