[ چپ و راست، دریافتی3 فوریه 2009]
بصیر نصیبی
• رامین مولایی*مدیر فیلمبردار ی برجسته ،در تبعید در گذشت.
دوم فوریه 2009 .زاربروکن، آلمان
http://www.cinemaye-azad.com/
درچند اطلاعیه ای که خبر خاموشی ناگهانی رامین مولایی را منتشر کرده بودند. هر چند رامین را هنرمند دانسته اند اما سابقه کار هنری رامین بازگو نشده .چرا کارنامه درخشان او نا گفته میماند ؟چون رامین شاید با فروتنی افراطی از گذشته اش هیچ نمی گفت در چند وبلوگی هم که به همت رامین اداره می شد ،او هیچگاه درباره خودش، کارش و توانائیهایش سخن نمی گفت. کسانی هم که در این سالهابا او آشنا شده اند بیشتر بر این تصورند که رامین فقط وبلاگ نویس بود. انگار خودش هم میخواست فراموش کند که مدیر فیلمبرداری بسیاری ار آثار ماندگار سینماگر صاحب سبک« سهراب شهید ثالث» اوبود.
• مروری کوتاه بر فیلمهایی از سهراب شهید ثالث که رامین مدیریت فیلمبرداری اش را بعهده داشت
1/درغربت In Der fremde
فیلمنامه: سهراب شهیدثالث، هلگا هورز. مدیر فیلمبرداری: رامین مولایی. دستیار فیلمبردار: ولفگانگ کنیجی. ، 1354/ 1975.
برنده ی جایزه منتقدان بینالمللی Fipreci جشنواره برلین، مورد تحسین دفتر بینالمللی فیلم و داوران فیلم Evanglish. نمایش در جشنوارههای لندن، تهران و شیکاگو.
2/بلوغ (زمان بلوغ )Reife Zeit
فیلمنامه: سهراب شهیدثالث، هلگا هوزر. فیلمبردار: رامین مولایی. محصول آلمان فدرال، 1976.
برنده جایزه هوگوی نقره از جشنواره شیکاگو، تحسین هیأت داوری جشنواره لوکارنو، نمایش در جشنوارههای تهران و لندن.
3/تعطیلات طولانی لوته ایزنر Die Langen Ferin der Lotte Eisner
فیلمنامه: شهیدثالث. فیلمبردار: رامین مولایی. سیاهوسفید، 16 میلیمتری، 60 دقیقه. محصول مشترک فرانسه و آلمان، 1979.
نمایش در جشنوارههای کن و لندن، افتتاحیه جشنواره مینیاپولیس و دریافت جایزهی ویژه از سینماتک انگلستان.
4/نظم Ordnung
تهیهکننده: مارتن ناگه. فیلمنامه: شهیدثالث،. مدیر فیلمبرداری: رامین مولایی.
5/آنتون پ. چخوف: یک زندگی Anton P. Tschechow: Ein Leben
فیلمنامه: شهیدثالث و پیتر اوریان. فیلمبردار: رامین مولایی. 16 میلیمتری، رنگی، 97 دقیقه. محصول مشترک آلمان فدرال و شوروی. 1981 (با همکاری کانالهایSFB, SWF, WDR و شرکتهای تهیه فیلم Provodis و Creative. )
6/اوتوپیا Utopia
تهیهکننده: شبکه تلویزیونی ZDF. فیلمبردار: رامین مولایی. رنگی، 35 میلیمتری، 198 دقیقه. محصول آلمان فدرال، 1982.
تنها فیلم آلمانی بخش مسابقهی جشنواره برلین 1983. برندهی جایزهی تلویزیونی آکادمی هنرهای تجسمی آلمان، 1983.
7/گیرندهی ناشناس Empfanger Unbekannt
تهیهکننده: شبکههای ZDF و CrdativeAge.. فیلمبردار: رامین مولایی.
8/درخت بید Der Weidenbaum
تهیهکننده: رادیو برِمِن و اسلواکی فیلم. (بر اساس داستان کوتاهی به همین نام از آنتون چخوف). فیلمبردار: رامین مولایی. ، 1984.
فیلمرداری هرکدام از این آثار اگر در کارنامه هر فیلمبردار دیگر بود ، بار ها خود ودیگران بدان تاکید می کردند.
سهراب بیش از هر فیلمبرداردیگر با رامین کار کرد .درمهمترین آثار سهراب در تبعید، دوریبن رامین بود که به افکار وایده های بکر ونوی سهراب جان تازه میداد. شیوه کار سهراب به گونه ای بود که فیلمبردارانی که به روش کلاسیک کار می کردند نمی توانستند به خوبی حس های سهراب را بگیرند وبه تصویر منتقل کنند. برخی را تصور براین است که اگر دوربین تحرک داشته باشد ودایم به بالا وپائین .چپ وراست بچرخد کار فیلمبردار برجسته تر است. اما در کارهایی نظیر آثار شهید ثالث که دوربین حرکت آرام داردکار فیلمبردار مشکل تر وتسلط بیشتری را طلب می کند.در «اوتوپیا »ترکیب شایسته رنگها ، نور.حرکت های دوربین وآنچه مربوط است به مسئولیت فیلمبردار درخشان کار شده ( کار خوب هوشنگ بهارلو در فیلم طبیعت بی جان سهراب نباید فراموش شود) همین موقعیت را دارد نخستین فیلم سهراب «در غربت» که درآ لمان ساخته می شود. وهمین طور« درخت بید»هر چند فیلم درخت بید تحولی در کار سهراب نیست اما کار رامین همچنان با وسواس ودقت بی نقص ارایه می شود . رامین کار فیلمبرداری سیاه سفید که متفاوت است با کار با فیلم رنگی را هم در فیلم بلوغ با سهراب تجربه می کند .چون حس ودرکش به سهراب نزدیک است یک فیلمبرداری به اصلاح متداول تمیز را انجام میدهد. (ار میان فیلمبرداران داخل کار سیاه وسفید مازیار پرتو برجسته است) شایسته است ایرانیان برلین با فراهم آوردن سوابق کار هایی بافیلمبرداری او به شایستگی یادش را گرامی بدارند. - شنیده ام رامین چند فیلم را هم کارگردانی کرده امامن این کارهارا ندیده ام-
•چهره دیگر رامین
در این چند سال رامین وقت وانرژیش را صرف وبلوگ نویسی می کرد چند وبلوگ را همزمان اداره می کرد که «زیر چتر چل تیکه » از دیگر وبلوگ هایش شناخته شده تر بود. در این کار هم سبک ویژه خودش را داشت با زبانی طنز گو نه ونیش های هنرمندانه، اما اهل ساخت وپاخت وزد وبند نبود ممکن بود مثل هر کس دیگر گاه در قضاوت اشتباه کند، اما هر چه که بود خودش بود و کسی نمی تواتست خواست ونظرش را به او دیکته کند. به آزادی بی قید وشرط هنرمند خیلی بها می داد.
با گردش در وبلوگ های رامین وتامل برنوشته ها ونظر هایش وانتخاب هایی که از سایت های دیگر می کرد. می شود با قاطعیت گفت . قصد و هدفش مقابله با رژیم جمهوری اسلامی ودر کلیت آن بود ونسبت به جناح ها وباند های حکومتی توهمی نداشت.
•آخرین خاطره من از رامین
چند روز پیش رامین به من تلفن کرد از حالش پرسیدم وضعیت جسمی اش را خوب توصیف کرد. درصدایش هم نشانه ای از صدای یک بیمار . حس نمی شد. خیلی زود رفت سر اصلا مطلب و بطور خلاصه گفت که به خاطر درج یک مطلب از حزب سبزهای ایران تحت فشار است تا پوزش بخواهد ومطلب را از روی وبلوگش بردارد. با هم مفصل صحبت کردیم وگفت که مصمم است که بر سر مواضعش بماند واز دادگاه نهراسد. وقتی برایش ار ماجرایی که برای خودمن پیش آمده وشگردی که برای خاموش کردن صدای منوچهر صالحی تدارک دیدند، وشکایتی که تریتا پارسی ودار ودسته اش علیه فاش گویی های حسن راعی تنظیم کرده اند. مثال آوردم انگار دلش گرمتر شد. گفت با قاطعیت می ایستدو زیر بار فشار قد خم نمی کند. شاید دو روز از این مکالمه نگذشته بود که خبر آوردند که دست تقدیر نگذاشت تا او در دادگاه چون وبلوگ هایش علیه جنایتکاران حاکم بر سرزمین اسیر ایران فریادبزند.
در اطلاعیه کوتاه حزب سبز ها میخوانیم:
«...طی هفته گذشته رامین مولایی تحت فشارهای شدید عوامل جمهوری اسلامی در شهر برلین که از وی به خاطر درج یک مطلب از سایت سبزهای ایران، به دادگاه شکایت کرده بودند، قرار داشت...»
نام ویادش گرامی باد
بصیر نصیبی
دوم فوریه 2009 .زاربروکن، آلمان
http://www.cinemaye-azad.com/
* با رامین مولایی مترجم که داستانهای كورتاسار را ترجمه کرده و در ایران زندگی میکند اشتباه نشود نام کامل رامین مولایی ما رامین رضا مولایی است.
• رامین مولایی*مدیر فیلمبردار ی برجسته ،در تبعید در گذشت.
دوم فوریه 2009 .زاربروکن، آلمان
http://www.cinemaye-azad.com/
درچند اطلاعیه ای که خبر خاموشی ناگهانی رامین مولایی را منتشر کرده بودند. هر چند رامین را هنرمند دانسته اند اما سابقه کار هنری رامین بازگو نشده .چرا کارنامه درخشان او نا گفته میماند ؟چون رامین شاید با فروتنی افراطی از گذشته اش هیچ نمی گفت در چند وبلوگی هم که به همت رامین اداره می شد ،او هیچگاه درباره خودش، کارش و توانائیهایش سخن نمی گفت. کسانی هم که در این سالهابا او آشنا شده اند بیشتر بر این تصورند که رامین فقط وبلاگ نویس بود. انگار خودش هم میخواست فراموش کند که مدیر فیلمبرداری بسیاری ار آثار ماندگار سینماگر صاحب سبک« سهراب شهید ثالث» اوبود.
• مروری کوتاه بر فیلمهایی از سهراب شهید ثالث که رامین مدیریت فیلمبرداری اش را بعهده داشت
1/درغربت In Der fremde
فیلمنامه: سهراب شهیدثالث، هلگا هورز. مدیر فیلمبرداری: رامین مولایی. دستیار فیلمبردار: ولفگانگ کنیجی. ، 1354/ 1975.
برنده ی جایزه منتقدان بینالمللی Fipreci جشنواره برلین، مورد تحسین دفتر بینالمللی فیلم و داوران فیلم Evanglish. نمایش در جشنوارههای لندن، تهران و شیکاگو.
2/بلوغ (زمان بلوغ )Reife Zeit
فیلمنامه: سهراب شهیدثالث، هلگا هوزر. فیلمبردار: رامین مولایی. محصول آلمان فدرال، 1976.
برنده جایزه هوگوی نقره از جشنواره شیکاگو، تحسین هیأت داوری جشنواره لوکارنو، نمایش در جشنوارههای تهران و لندن.
3/تعطیلات طولانی لوته ایزنر Die Langen Ferin der Lotte Eisner
فیلمنامه: شهیدثالث. فیلمبردار: رامین مولایی. سیاهوسفید، 16 میلیمتری، 60 دقیقه. محصول مشترک فرانسه و آلمان، 1979.
نمایش در جشنوارههای کن و لندن، افتتاحیه جشنواره مینیاپولیس و دریافت جایزهی ویژه از سینماتک انگلستان.
4/نظم Ordnung
تهیهکننده: مارتن ناگه. فیلمنامه: شهیدثالث،. مدیر فیلمبرداری: رامین مولایی.
5/آنتون پ. چخوف: یک زندگی Anton P. Tschechow: Ein Leben
فیلمنامه: شهیدثالث و پیتر اوریان. فیلمبردار: رامین مولایی. 16 میلیمتری، رنگی، 97 دقیقه. محصول مشترک آلمان فدرال و شوروی. 1981 (با همکاری کانالهایSFB, SWF, WDR و شرکتهای تهیه فیلم Provodis و Creative. )
6/اوتوپیا Utopia
تهیهکننده: شبکه تلویزیونی ZDF. فیلمبردار: رامین مولایی. رنگی، 35 میلیمتری، 198 دقیقه. محصول آلمان فدرال، 1982.
تنها فیلم آلمانی بخش مسابقهی جشنواره برلین 1983. برندهی جایزهی تلویزیونی آکادمی هنرهای تجسمی آلمان، 1983.
7/گیرندهی ناشناس Empfanger Unbekannt
تهیهکننده: شبکههای ZDF و CrdativeAge.. فیلمبردار: رامین مولایی.
8/درخت بید Der Weidenbaum
تهیهکننده: رادیو برِمِن و اسلواکی فیلم. (بر اساس داستان کوتاهی به همین نام از آنتون چخوف). فیلمبردار: رامین مولایی. ، 1984.
فیلمرداری هرکدام از این آثار اگر در کارنامه هر فیلمبردار دیگر بود ، بار ها خود ودیگران بدان تاکید می کردند.
سهراب بیش از هر فیلمبرداردیگر با رامین کار کرد .درمهمترین آثار سهراب در تبعید، دوریبن رامین بود که به افکار وایده های بکر ونوی سهراب جان تازه میداد. شیوه کار سهراب به گونه ای بود که فیلمبردارانی که به روش کلاسیک کار می کردند نمی توانستند به خوبی حس های سهراب را بگیرند وبه تصویر منتقل کنند. برخی را تصور براین است که اگر دوربین تحرک داشته باشد ودایم به بالا وپائین .چپ وراست بچرخد کار فیلمبردار برجسته تر است. اما در کارهایی نظیر آثار شهید ثالث که دوربین حرکت آرام داردکار فیلمبردار مشکل تر وتسلط بیشتری را طلب می کند.در «اوتوپیا »ترکیب شایسته رنگها ، نور.حرکت های دوربین وآنچه مربوط است به مسئولیت فیلمبردار درخشان کار شده ( کار خوب هوشنگ بهارلو در فیلم طبیعت بی جان سهراب نباید فراموش شود) همین موقعیت را دارد نخستین فیلم سهراب «در غربت» که درآ لمان ساخته می شود. وهمین طور« درخت بید»هر چند فیلم درخت بید تحولی در کار سهراب نیست اما کار رامین همچنان با وسواس ودقت بی نقص ارایه می شود . رامین کار فیلمبرداری سیاه سفید که متفاوت است با کار با فیلم رنگی را هم در فیلم بلوغ با سهراب تجربه می کند .چون حس ودرکش به سهراب نزدیک است یک فیلمبرداری به اصلاح متداول تمیز را انجام میدهد. (ار میان فیلمبرداران داخل کار سیاه وسفید مازیار پرتو برجسته است) شایسته است ایرانیان برلین با فراهم آوردن سوابق کار هایی بافیلمبرداری او به شایستگی یادش را گرامی بدارند. - شنیده ام رامین چند فیلم را هم کارگردانی کرده امامن این کارهارا ندیده ام-
•چهره دیگر رامین
در این چند سال رامین وقت وانرژیش را صرف وبلوگ نویسی می کرد چند وبلوگ را همزمان اداره می کرد که «زیر چتر چل تیکه » از دیگر وبلوگ هایش شناخته شده تر بود. در این کار هم سبک ویژه خودش را داشت با زبانی طنز گو نه ونیش های هنرمندانه، اما اهل ساخت وپاخت وزد وبند نبود ممکن بود مثل هر کس دیگر گاه در قضاوت اشتباه کند، اما هر چه که بود خودش بود و کسی نمی تواتست خواست ونظرش را به او دیکته کند. به آزادی بی قید وشرط هنرمند خیلی بها می داد.
با گردش در وبلوگ های رامین وتامل برنوشته ها ونظر هایش وانتخاب هایی که از سایت های دیگر می کرد. می شود با قاطعیت گفت . قصد و هدفش مقابله با رژیم جمهوری اسلامی ودر کلیت آن بود ونسبت به جناح ها وباند های حکومتی توهمی نداشت.
•آخرین خاطره من از رامین
چند روز پیش رامین به من تلفن کرد از حالش پرسیدم وضعیت جسمی اش را خوب توصیف کرد. درصدایش هم نشانه ای از صدای یک بیمار . حس نمی شد. خیلی زود رفت سر اصلا مطلب و بطور خلاصه گفت که به خاطر درج یک مطلب از حزب سبزهای ایران تحت فشار است تا پوزش بخواهد ومطلب را از روی وبلوگش بردارد. با هم مفصل صحبت کردیم وگفت که مصمم است که بر سر مواضعش بماند واز دادگاه نهراسد. وقتی برایش ار ماجرایی که برای خودمن پیش آمده وشگردی که برای خاموش کردن صدای منوچهر صالحی تدارک دیدند، وشکایتی که تریتا پارسی ودار ودسته اش علیه فاش گویی های حسن راعی تنظیم کرده اند. مثال آوردم انگار دلش گرمتر شد. گفت با قاطعیت می ایستدو زیر بار فشار قد خم نمی کند. شاید دو روز از این مکالمه نگذشته بود که خبر آوردند که دست تقدیر نگذاشت تا او در دادگاه چون وبلوگ هایش علیه جنایتکاران حاکم بر سرزمین اسیر ایران فریادبزند.
در اطلاعیه کوتاه حزب سبز ها میخوانیم:
«...طی هفته گذشته رامین مولایی تحت فشارهای شدید عوامل جمهوری اسلامی در شهر برلین که از وی به خاطر درج یک مطلب از سایت سبزهای ایران، به دادگاه شکایت کرده بودند، قرار داشت...»
نام ویادش گرامی باد
بصیر نصیبی
دوم فوریه 2009 .زاربروکن، آلمان
http://www.cinemaye-azad.com/
* با رامین مولایی مترجم که داستانهای كورتاسار را ترجمه کرده و در ایران زندگی میکند اشتباه نشود نام کامل رامین مولایی ما رامین رضا مولایی است.