[خبرنامه امیرکبیر، 2 اسفند 1387]
سید علی سیاسی راد: شکافهای عمیقی در ایدئولوژی نظام جمهوری اسلامی ایجاد شده است
در ادامه بحث ها و تبادل نظر با فعالین سیاسی در مورد پروژه دفن شهید در دانشگاه و با توجه به فضای ملتهب این روزهای دانشگاه صنعتی امیر کبیر که در راستای اجرای این پروژه در دانشگاه ارزیابی میشود اینبار به سراغ سید علی سیاسی راد، فعال سابق انجمن اسلامی پلی تکنیک رفته ایم و نظرات وی را در این مورد جویا شدیم.
گفتنی است که بعد از بازداشت ۴ دانشجوی دانشگاه پلی تکنیک، روز چهارشنبه شاهد ممنوع الورود شدن ۴ دانشجوی فعال به دانشگاه و تهدید دو دانشجوی دیگر بودیم که این اقدامات در روزهای قبل از موعد دفن اجساد شهیدان گمنام در دانشگاه این ارزیابی را بسیار تقویت می کند.
خبرنامه امیرکبیر: ما در سلسله نشستها، اهداف این پروژه و اثرات آن بر فضای دانشگاه را بررسی می کنیم، به عنوان اولین سوال از شما می پرسیم دیدگاه شما نسبت به جایگاه شهدا و نسبت آن با تصمیمات سیاسی چیست؟
- معتقدم در این موضوع تفکیکهایی باید انجام شود و دلایل آن را هم عرض میکنم. چرا مساله دفن شهدا در دانشگاه به مساله ای تبدیل شده که حول و حوش آن مخالفت هایی به این ابعاد گسترده شکل گرفته مثل حادثه ای که در دانشگاه شریف رخ داد و چرا فشار و انرژی بسیار زیادی صرف میشود تا این اتفاق صورت بگیرد؟
معتقدم برای فهمیدن اینکه چه اتفاقی در حال اجراست باید به رابطه این حادثه با باقی اتفاقاتی که در حال انجامست بپردازیم.
اولا معتقدم باید یک تفکیک کلیدی انجام دهیم و آن مساله کسانی است که به جبهه جنگ رفته اند و در راه دفاع از وطن شهید شده اند و مساله آنان را باید از پروژه هایی که پشت آن تعریف شده است تفکیک کرد. پیوند خوردن آنان به مساله ای به نام سرمایه اجتماعی و از طرف دیگر اینان به معنای سمبل و نماد که معانی مختلفی را بهمراه می آورند. مفهوم شهادت در فرهنگ دینی و ملی معانی دارد. باید کسانی که رفته اند و دفاع کرده اند را از سیاستگذاری ها، برنامه ریزی ها و نظام مدیریتی که جنگ را اداره می کرد، جدا کرد.
خیلی از ما نسبت به اینکه اصلا جنگ میتوانست اتفاق بیفتند یا نه؟ آیا حالا که اتفاق افتاد، مراحل بهتری برای اتمام جنگ وجود داشت یا نه؟ آیا این شیوه اداره جنگ، ارتباطی با مناقشات داخلی آن دوره داشت یا نه؟ آیا تمایل به تداوم جنگ در برخی مقاطع در برخی از مسئولین نظام محصول مناقشات داخلی سیاسی نبود؟ سوالات و نقد هایی داریم.
اما، بهرحال، آنانی که رفته اند و شهید شده اند، مسئولیتی در قبال برنامه ریزی های جنگ نداشته اند. در پدیده ای مثل جنگ، رزمندگان وارد برنامه ریزی جنگ نمی شوند و برنامه ریزی در سطح دیگری تعیین و کنترل شده و به سطح رزمندگان ابلاغ میشود. بنابراین این دو روند را باید از هم تفکیک کرد.
توجه به این نکته وظرائف آن، برای ما که درگیر جنگ تمام عیار نبودیم، بسیار مهم است و اگر ناگهان دوباره درگیر جنگ شویم، این سمبلها دوباره کارکرد مهمی می یابد. بعلاوه بعنوان نشانه های وحدت ملی، مقاومت ملی حتی در گرایشات ایدئولوژیک نیز معانی والایی می یابند.
خبرنامه امیرکبیر: آقای سیاسی راد، به نظر شما چرا حاکمیت به این فکر افتاده است؟
- این نشانه و این که چه معانی از آن استخراج شود، بخشی از آن به گفتار مجموعه حاکمه بر جامعه بر میگردد.
از انقلاب اسلامی تا حالا، ایدئولوژی جمهوری اسلامی با سوالاتی مواجه شده و به لحاظ عقلانیت عرفی، و عقلانیت بشری، اجازه داده شده که سوالاتی در مقابلش مطرح گردد و جاهایی که به بحران مشروعیت نزدیک شده، تمایل به استفاده از ظرفیت های ملی برای پوشاندن رخنه هایی که در این ایدئولوژی ایجاد شده افزایش یافته است. مثلا زمان جنگ که اوج زمان این بحثها مثل مفهوم شهادت و مبارزه در ایران بوده، هم در وجه ایدئولوژیک و هم در وجه ملی مسئله بغرنج بوده است.
هیچ وقت تمایلی به این حرکت در دانشگاهها نبوده، که آن زمان می توانسته خودجوش هم باشد، با توجه به ظرفیتی که در دانشگاه وجود داشته و دانشجویان آن زمان و حتی مخالفین نظام که آن موقع در دانشگاه حضور داشتند، اگر بحث دفن یک شهید دانشجو در دانشگاه در آن زمان مطرح می شد، همه استقبال می کردند.
اما آن موقع کسی این کار را نکرد و هیچ کس به صرافت این نیفتاد که شهدای جنگ را به دانشگاهها یا جاهای نامانوس تری مانند کوهستانها ببرد. چرا؟
زیرا به میزانی که این که این مفاهیم از معنا خالی می شوند، تمایل به نوعی فرمالیسم و شکل گرایی در ساختار حکومت افزایش می یابد. یعنی بیش از آنکه به معانی هر رخداد، پدیده، یا ایدئولوژی توجه شود، به اینکه این رخداد چگونه بیرون نمایش داده می شود توجه گردد.
خبرنامه امیرکبیر: می توانید چند مثال بزنید؟
- مانند اینکه به جای توجه به جمعیت مساجد جمهوری اسلامی یا مباحثی که درمساجد مطرح میشود، به ساخت مسجد توجه شود و اینکه ما مدام مسجد بسازیم. یا مفهوم حجاب، که رفته رفته در جامعه امروز ابعاد خود را گسترده تر نشان میدهد. چرا حکومت، به بهانه انضباط اجتماعی خیابانها را پر از پلیس می کند، حکومت نظامی برقرار می کند، تا روسری خانمها عقب نرود!
در حالیکه در عرصه اخلاق ، بسیاری از مبانی اخلاق دینی، در حوزه های بالای حکومتی در حال فروپاشی است، دروغگویی و تهمت زنی در آستانه انتخابات، عرف بودن ارتشا در سازمانهای اداری پدیده ای مثل قتلهای زنجیره ای که مساله قتل و آدم کشی را در سطوح بالای نظام توجیه می کنند، بطور معمول وجود دارد، اما در موضوع حجاب با قدرت تمام برخورد می شود.
آنجا حساسیت زدایی می شود و خیلی مهم نیست، اما مسائلی که مربوط به منظر عمومی است خیلی کلیدی مطرح شده است.
خبرنامه امیرکبیر: پس شما معتقدید که دفن شهدا هم در قالب همان فرمالیسم و شکل گرایی قابل درک است؟
- بله، این نسبتی با خالی شدن بخش عمده ای از مفاهیم ایدئولوژی حاکمه جمهوری اسلامی دارد و جمهوری اسلامی برای پر کردن این خلاء دست به حفظ و ایجاد یک سری نمادها و راست و ریس کردن ظواهر امر می زند تا فرصتی برای ترمیم و بازسازی ایدئولوژی خود بیابند.
خبرنامه امیرکبیر: اما دلیل تاکید استفاده آنها از این نماد و تحلیل آنها از دفن شهید در دانشگاه چیست؟
- این نماد به زعم آنها از سمبلهای موفق ایدئولوژی جمهوری اسلامی است که به خاطر مملکت، افرادی تحت تاثیر آن ایدئولوژی رفته اند و شهید شده اند، میتواند فضای دانشگاه را که یکی از جاهایی است که در آن مشکل دارند و نمی توانند مهارش کنند، به سمتی که آنها می خواهند ببرد.
خبرنامه امیرکبیر: به نظر شما آیا این کار شدنی است؟
- اینکه این تحلیل شدنی است یا نه یک بحث است و اینکه آیا اینکار اساسا از منظر مصالح ملی، و علاقه ای که به این آدمها، در سطح جامعه وجود دارد، بحث دیگر. اما این پروژه بیش از آنکه به عمومی شدن این مفاهیم منجر شود، بیشتر تبدیلش می کنند به همین مباحثاتی که الان شکل گرفته و در حال جریان است و از این سرمایه های ملی جایی استفاده می شود که اصلا ارزشش را ندارد و از خیلی روشهای بهتری می توان استفاده کرد و به نتیجه مطلوب هم رسید، بدون اینکه این همه هزینه متحمل شد، ولی آنها این پروژه را آغاز کرده و آن را به افراط کشیده شده و سازماندهی می کنند.
خبرنامه امیرکبیر: آقای سیاسی راد، انگیزه ی دولت نهم در این قضیه چیست؟
- وقتی در رویکردهای اداره کشور تغییراتی ایجاد شود، این تغییرات خود را در همه سطوح و جنبه ها نشان می دهد. احزاب سیاسی که به دنبال حفظ قدرتند، بدنبال ابزاری برای گسترش نفوذ خویش هستند. چرا پدیده دفن شهدا در دانشگاه، در ۳ سال اخیر به این شدت در حال جریان است. کجا تغییر کرده که یک عده به صرافت افتاده اند که باید شهدا، شهدای گمنام، در دانشگاه دفن شوند؟
مهمترین تغییری که در این چند سال اخیر اتفاق افتاده افزایش مداخله فرماندهان نظامی و سپاهی در عرصه سیاسی است، این روزها کاملا مشخص است که دولت فعلی چه خاستگاهی دارد و سازماندهی برای سرپا نگهداشتن آن از کجا صورت میگیرد، اظهارات افسران ارشد سپاه در اینکه این دولت خوبست و تغییر نمیکند، از گوشه و کنار شنیده می شود.
نظامیان و خصوصا سپاه در ایران مهم ترین دوره موفقیتشان در طول این سالها ی اداره مملکت در دوران جنگ بوده است. دورانی که ایران در معرض خطر بزرگی چون تجزیه قرار داشته و اینان داوطلبانه، مبارزه کرده اند و این خطر را دفع کرده اند. اینان نمادها و سمبلهایی دارند. آنها از نقطه نظر مدیریت استراتژیک تحلیل میکنند که کجاها نقاط ضعف و پاشنه آشیل شان است.
می بینند که در دانشگاه ظرفیت های لازم را برای آنان ندارد و اگر زمانی مخالفتی علیه شان شکل بگیرد، یکی از جاهایی که میتواند پایگاه مخالفت علیه آنان باشد دانشگاه است. بنابراین باید آنجا ظرفیت سازی کنند. از لحاظ مفهومی نظریه های پشتیبان ایدئولوژی شان را در دانشگاه تقویت کرده و نمادها و سمبلهایشان را به دانشگاه ببرند. مهمترین سمبل جنگ شهدا هستند. بنابراین این پدیده به نظر من محصول نوعی نظامی شدن فضای ایران نیز هست. به میزانی که حضور نظامیان در عرصه قدرت در ایران تشدید شود، باید منتظر تغییر رویکرد ها و اتفاقاتی باشیم که با منافع آنان سازگار است.
البته ممکن است همان اتفاقاتی که آنان فکر می کنند منافع شان را در پی خواهد داشت به ابزاری علیه آنان تبدیل شود، اینکه با انصار حزب الله و قدرت نمایی سپاه شهدایی را دفن کنند و بعدها موجهای اعتراضی علیه خود نیروهای سپاهی و حتی شهدا شکل گیرد و به جریانی ضد خودشان تبدیل شود.
یادمان نرود، که در دوران جنگ نیز روزنامه رسالت که وابسته به طیف حاکمه کنونی نظام است به دستور امام خمینی، اجازه پخش در جبهه های جنگ را نیافت.
وقتیکه هر گروهی فرصت رسیدن به قدرت را پیدا می کند، قصد دارد تمایلات و منافعش را به بخشهای دیگر جامعه تسری دهد. نظام تقسیم ارزش و تقسیم منابع در جامعه را دولت تعیین می کند و آنانکه دولت دراختیارشان است، این نظام را طوری تعیین می کنند که منافعشان را تامین کند.
از دیگر تبعات گسترش نفوذ نظامیان در عرصه قدرت ایران، حاکم شدن تمایلات آنان در جامعه است و آنان مایلند که از تمام امکانات موجود به نفع خود استفاده کنند پس به دانشگاه می آیند.
خبرنامه امیرکبیر: به نظر شما دلیل مداخله نظامیان چیست؟
- دفن شهید در دانشگاه موضوعی نیست که کسی با آن مشکلی داشته باشد. ممکن است استاد بزرگی را نیز در دانشگاه دفن کرده و برای او بنای یادبود بسازند. کسی با آن مشکلی ندارد.
مساله بر سر معانی، استفاده ها و تبعاتی است که این پدیده پیدا می کند. این مساله ای است که باید بر آن فکر کرد. مساله مهم رویکردی است که در اداره مملکت با مداخله نظامیان وجود دارد که رو به افزایش است. احزاب سیاسی و حکومتهایی که ایدئولوژیک هستند، ظرفیت های ایدئولوژیک خود را که از دست می دهند، تمایلشان به استفاده از زور بیشتر می شود و زور یعنی نیروی نظامی. تمایلی که برای پلیسی کردن فضا وجود دارد و امنیتی کردن فضا در یک دولت پادگانی وجود دارد، به خاطر اینست که ایدئولوژی نظام با شکافهای بسیار عمیقی مواجه است.
اینکه مثلا رییس خبرگان رهبری از تغییر ساختار شورای نگهبان و تغییر ساختار نظام فقاهت حرف می زند بدلیل درک این مشکلات و نیاز به بازسازی است. بازسازی نیز نیاز به ایجاد نماد و مفاهیم جدید و ایجاد تغییرات ساختاری در درون خود نیاز دارد که این پدیده دفن شهید از تبعات آن است.
به عقیده من در این دوران گذار، برای بازسازی ایدئولوژی، جمهوری اسلامی قصد پرکردن این شکافها با زور سر نیزه را دارد.
خبرنامه امیرکبیر: با سپاس از همکاری شما و اینکه به ما فرصت گفتگو دادید.
در همین زمینه:
محمد ملکی: هدف نهایی شان از دفن شهید شکستن حرمت دانشگاه و ویران کردن این سنگر است؛ این حرکت تکریم نیست، سوء استفاده است
جواد اعلایی: اگر موضوع علاقه و احترام به شهداست، اولی تر این است که این شهدا را در مجلس، قوه قضاییه، وزارتخانه ها و حوزه های علمیه دفن کنند