۱۳۸۸ اردیبهشت ۱۹, شنبه

دایه دایه ...

علی ناظر
سایت دولتی فارس پیرامون سفر خامنه ای به کردستان گزارش می کند که «مردم اين ديار هشت روز ميزباني ايشان را افتخاري بزرگ مي‌دانند.» برای اینکه به حد و مرز این «افتخار بزرگ» بطوری ملموس پی ببریم بد نیست به چند نکته که در عرض یکی دو هفته اخیر گزارش شده است هم توجه داشته باشیم.
در پی تقویت خبر سفر، تدابير شديد امنيتي که زندگي روزمره مردم کردستان را مختل ‏کرده ، اتخاذ شده است. ‎پس از اینکه سپاه و بسیج کنترل سنندج، سقز، مريوان را در دست گرفته، به بازداشت ده ها نفر در عرض یکهفته دست زده است. بنا به همین گزارش ها هر100 ‎متر يک ‏پست بازرسي در سطح شهر ايجاد شده است. ‏شاید دلیل اینهمه بگیر و به بند، تجربه مأموران امنیتی پس از سفر احمدی نژاد به قزوین باشد. در آن سفر، که بسیاری از خبر سازان رژیم از استقبال پرشکوه مردم از رییس جمهور خبر می دادند، گویی شخصی (یا اشخاصی) «اقدام به انتشار گاز اشک‌آور فلفل کرده است!» بنا به گزارش های تصویری منتشر شده این اقدام موفق بوده و اشک از چشمان رئیس جمهور مردمی و محافظانش سرازیر می شود.
قاعدتا باید تفاوت زیادی بین پیش بینی های امنیتی برای سفرهای تمام نشدنی رییس جمهور به استانها و سفر رهبر «امت حزب الله» به کردستان باشد، اما ترس و واهمه تا به این حد بیانگر تضاد غیر قابل حل مردم با نظام اسلامی است. تدابیر شدید امنیتی، آنهم پس از اینکه سپاه پاسداران مناطق کُرد نشین در داخل عراق را آنقدر به توپ و موشک بسته که صدای دولت عراق هم درآمده، و یا پس از درگیری با پژاک، و ادعای اینکه مواضع پژاک از زمین و هوا مورد حمله قرار گرفته است، مؤکد نکات دیگری است که در این گزارش ها ذکر نشده، اما به مرور زمان بیرون خواهد زد.
سوال بی پاسخ این است که چرا سفر 8 روزه؟ مگر رهبر در این مدت 8 روز در کردستان چه می خواهد انجام دهد که پیش از این نمایندگانش از انجام آن عاجز بوده اند؟
نماینده رهبر معظم له در کردستان، هدف این سفر را چنین توضیح می دهد «از بركات سفر معظم‌له تاثيرات گسترده روحي و رواني بر مردم و مايه آرامش بيشتر آنها مي‌شود.» به زبانی دیگر، «آرامش» وجود ندارد؛ مردم دلخوشی از رژیم ندارند، و رهبر مجبور شده شخصا وارد میدان شده و حتما یک سری دروغ و وعده به هم می بافد تا شاید بتواند تنور نمایش انتخاباتی در کردستان را گرم کند. نماینده رهبر از آنجایی که می داند وضع منطقه بغرنج تر از آنست که با این اراجیف و شعارها و وعده ها حل شدنی باشد دست به زمینه سازی زده و می گوید که « حضرت آيت‌الله خامنه‌اي به هر شهرستاني كه خودشان سفر نكنند، نمايندگاني را براي ديدار با مردم و بررسي مسائل و مشكلات آن شهرستان مي‌فرستند. » به زبانی دیگر، اگر اوضاع حساس تر از آنکه مأموران امنیتی ارزیابی کرده اند، باشد، رهبر دُمشان را لای پایشان گذاشته و در یکی از قرارگاه های امن خواهند ماند تا 8 روز سفر افتخارآفرین به سر آید. بازدید رهبر از دانشگاه را حتما بخاطر دارید.
نماینده رهبر دست آخر به یک نکته کلیدی دیگر اشاره می کند که «سفر مقام معظم رهبري تمام معادلات آنها [دشمنان] را برهم مي‌زند». وی نمی گوید که این معادلات چه هستند، چگونه شکل گرفته اند، چه کسی پشت این معادلات است، چرا کسی تا الان سعی نکرده که این معادلات را بر هم بزند، چرا حل این «معادلات» به عهده رهبر سپرده شده است، پارامترها و افراد دیگری که در این معادلات نقش خواهند داشت چه کسانی هستند؟ و اصولا سفر 8 روزه رهبر معظم له به کردستان برای «فصل» کردن است یا «وصل» کردن؟
علی ناظر – 19 اردیبهشت 1388
وبلاگ چپ و راستchaporast@ymail.com