۱۳۸۷ آذر ۱۴, پنجشنبه

تشدید بحران یا کنترل بحران؟ - نوشته شده مهر 86

امروز (8 مهر) سایت فارس خبری حاکی از الحاق بسیج به سپاه پاسداران گزارش کرد، که بخشی از آن در زیر می آید. اگر از تعارفاتی که محمد علی جعفری نثار بسیج کرده بگذریم و فقط بر چند نکته از گفته های وی تمرکز کنیم، و با توجه به این واقعیت که تعداد پرسنل پاسداران حدود 230 هزار نفر و بسیج 2 میلیون نفر اعلام شده است (دروغ و راستش با خودشان)، یعنی یک جمعیت بزرگ چاقوکش و لمپن و تا به دندان مسلح، سوال پیش می آیِد که مگر چه خبر شده که خامنه ای اینچنین قافیه را باخته و این اراذل را مسوول رتق و فتق تهدیدات داخلی کرده است؟ مگر قرار است و علائمی مبنی بر شورش 70 میلیون جمعیت ایران مشاهده شده است که رژیم چنین سراسیمه به ساماندهی سپاه و بسیج پرداخته است؟ ظاهرا علائمی که بیانگر شورش همگانی باشد در سطح جامعه مشاهده نمی شود، پس چرا نقش سپاه پاسداران بنا به فرمان خامنه ای قرار است تا به این حد تغییر کند؟برای شناخت بهتر از بحران حاضر شاید بد نباشد به موضعگیری امروز جان بولتون (رادیو فردا 30 سپتامبر) توجه کنیم: « در زندگی همیشه باید انتخاب کرد و ما در حال نزدیک شدن به مرحله ای هستیم که باید حمله نظامی را انتخاب کنیم » بنا به گزارش رادیو فردا «وی به نمایندگان حزب محافظه کار بریتانیا گفت که اگر ما به ایران حمله کنیم، باید در کنار این حمله سعی کنیم رژیم ایران را نیز تغییر دهیم چرا که چنین کاری پیامی روشن به مردم ایران می فرستد که ما به آنها حمله نمی کنیم بلکه هدف مراکز هسته ای است.» آیا جعفری از حمله قریب الوقوع آمریکا هراسان است؟در یادداشت « تروريستها بيکار ننشسته اند، خاک ايران - آخرين خاک ريز» (دیدگاه 3 اسفند 1385) در ارتباط با حملهء نظامی احتمالی آمریکا به ایران، خاطر نشان کرده بودم «برخلاف تصور بسياري سپاه پاسداران و نيروهاي هم سنخ از جمله لشگر استشهادي و بسيج... آخرين نفراتي خواهند بود که با نيروهاي آمريکايي درگير خواهند شد. آنها در مراحل اوليهء حمله، به حفاظت شهر ها عليه خيزش هاي مردمي خواهندپرداخت و تنها اگر آمريکا بتواند رسوخ جدي به داخل خاک ايران بکند وارد جنگ کلاسيک خواهند شد. به نظر من وظيفه آنها حفظ نظام در داخل شهر ها خواهد بود. نيروهاي دیگری در آماده باش به سر خواهند برد.»

امکانات و احتمالات پیش ِ رو

تنها پارامتری که امکان حمله را تقویت می کند این است که نئوکانها بخاطر سیاستهای داخلی و مسائل پیچیدهء انتخاباتی، با هزینه کردن از جیب مردم ایران، دموکراتها که امکان پیروزی شان زیاد است را با این حمله دچار سرگیجه کرده و دستپخت 8 ساله خود را به خورد دموکراتها داده و آنها را در مقابل عملی انجام شده قرار بدهند. اما چگونه؟1- جنگ – هوایی - ضربتیبا توجه به این دو نکته، عکس العمل سپاه پاسداران و رهبرشان را باید از چارچوب امکان (تأکید دارم تنها امکان) حملهء نظامی (هوایی) به خاک ایران بررسی کرد. رژیم بخوبی میداند که در صورت بروز چنین سناریویی، توانایی مقابله با توان نظامی آمریکا را نخواهد داشت. به همین خاطر محمدعلی جعفری تأکید می کند که : «در صورت تهديد نظامي خارجي سپاه به كمك ارتش خواهد شتافت» ساده تر اینکه سربازان و پرسنل ارتش نقش گوشت دم توپ را ایفا خواهند کرد. از آنجایی که به هر حال امکان زیادی وجود دارد که پرسنل ارتش دست از دفاع بردارند (چون می دانند این جنگ نه میهنی است و نه برآمده از خواستهای دفاع ملی) و در نتیجه پایان کار همان خواهد شد که اگر سپاه پاسداران در مرز صف آرایی کرده بود (شکست نظامی در نبرد کلاسیک)، پاسداران نظام اسلامی تصمیم گرفته اند که در شهرها مانده و در مرحلهء اول شورشهای اجتماعی را سرکوب کنند.واقعیت این است که سرکوب تا حدودی می تواند مردم را به عقب هُل بدهد، اما پاسیو شدن ارتش، و درجه و شدت عمل نیروهای بیگانه، بی شک مردم را تا حدود زیادی به ستوه آورده و احتمالا در مقابل پاسداران صف آرایی خواهند کرد، اما پیشرفت و صف آرایی مردم در نبود نیروی رادیکال مسلح در صحنه، و در نبود برنامه ریزی مشخص کسب قدرت که در آن مردم نقش تعیین کننده داشته باشند، باعث رشد و نمو آنارشیسم و هرج و مرج خواهد شد. در بهترین حالت راست ترین نهاد سیاسی قدرت را تصاحب خواهد کرد. در چنین سناریویی، سپاه پاسداران به عنوان پارامتر تعیین کننده در سطح خاورمیانه، اهمیت خود را از دست می دهد (خواست آمریکا)، اما همچنان به عنوان ابزار سرکوبگر پاسدار نظام باقی خواهد ماند (بازهم خواست آمریکا). فراموش نکنیم که آمریکا فقط اهداف استراتژیک را بمب باران می کند، سپاه پاسداران بخاطر این حملات قوای موشکی، زرهی و پدافندی متمرکز را از دست می دهد. اما پاسداران و دیگر اراذل بسیجی برای سرکوب جامعه به توپ و تانک و موشک احتیاج ندارند، بلکه با چاقو و پنجه بوکس و چماق هم می توانند مردم را سرکوب کنند. ساده تر اینکه این روش از جنگ (ضربهء هوایی) نه تنها رژیم را سرنگون نخواهد کرد، بلکه دستاویزی برای سرکوب بیشتر خواهد بود.2- جنگ – هوایی فرسایشی

در شق اول (بالا) هدف آمریکا را اینگونه بررسی کردیم که به صورت کوتاه مدت و فلج کننده، سپاه پاسداران رژیم را از یک نیروی نظامی مهاجم در منطقه به یک پدیدهء تدافعی و منزوی و محدود به داخل مرزهای ایران تبدیل می کند. فراموش نکنیم که بسیج بنا به گفتهء جعفری به زیر مجموعه و تحت فرماندهی سپاه در آمده است. یعنی اینکه سپاه از بسیج نیروگیری می کند، و افراد جذب شده را آموزش می دهد، و در صورت حمله، فرماندهی عملیات منظم بوده و بسیج ساز خود را نخواهد زد و در فرضی محال به نیروی «ضد سپاه» تبدیل نخواهد شد. اما اگر هدف آمریکا و شرکاء، آنطور که بولتون می گوید، سرنگونی و تغییر رژیم باشد و نخواهد نیروی زمینی وارد ایران کند، می بایست آنقدر بر سر ایران بمب بریزد که بالاخره مردم بین بد (چاقو و چماق) و بدتر بمب آمریکایی یک کدام را انتخاب کنند. در این حالت است که فروپاشی رژیم (تغییر صوری) امکانپذیر خواهد بود اما از ایران تل خاکی بیش نخواهد ماند. البته در این دو سناریو تأثیرات مخرب محیط زیستی بررسی نشده است.پیش از این در یادداشت « بحران انقلابي ، فروپاشي، يا سرنگوني؟» (دیدگاه 9 بهمن 1381)، بر روی این نکته تأکید داشتم که « اگر به بررسي شرايط مشخص و جو حاکم بپردازيم نتيجه مي گيريم که اين نظام دير يا زود رفتني است. در گيري هاي لفظي و فيزيکي بين آحاد وابسته به نظام حاکي از انفجاريست که تماميت نظام را به لرزه در خواهد آورد. خلاصه آنکه رژيم جمهوري اسلامي در حال فروپاشي است – نتيجتا اين بحران که ايران در تب آن مي سوزد بحران "فروپاشي" است و نه انقلابي، و اين فقط يک تفاوت لغوي نيست. به نظر نگارنده شناخت و قبول وجود چنين تفاوتي از اهميت بسزايي برخوردار است، چرا که "فروپاشي" نظام در بهترين شق خود پيروزي جريان هاي راست و وابسته را ضمانت خواهد کرد، و غم انگيز ترين رهآورد آن، با توجه به شرايط حاکم در منطقه و لگام گسيختگي جهانخواران، سناريوي هرج و مرج و تجزيه رابه ارمغان خواهد آورد.» سوال این است که آیا آمریکا به دنبال تلّی از خاک است؟ آیا به منفعت جهانخواران است که در ایران آنارشیسم و خلأ قدرت حاکم شود؟ اگر آنارشیسم، آنچه در عراق می گذرد اما در ابعادی بزرگتر، دستاورد این حمله باشد، منفعت را چه کسی می برد، جهانخواران و یا مرتجعین؟ تأثیرات این حمله در سطح کشورهای عربی و مسلمان چه خواهد بود؟ اروپای مماشاتگر چه خواهد کرد؟ چین و روسیه چه عکس العملی نشان خواهند داد؟ ترورستها چه خواهند کرد؟ فراموش نشودکه در این سناریو حمله به چند ساعت و روز محدود نخواهد بود.3- بلوف – پیش از شورش

اگر بخاطر داشته باشیم، احمدی نژاد و دیگر سران رژیم بار ها تکرار کرده اند که جنگ رخ نخواهد داد. گفته اند که آمریکا حمله نخواهد کرد، و همهء اینها جنگ روانی است؛ و به زبانی همین گوساله ای که زاییده (عراق) را بزرگ کند، حمله به ایران پیش کشش. اگر این ارزیابی را بپذیریم، و بپذیریم که رژیم به علت نفوذ در نهادها و در میان مردم، از داده هایی با خبر است که از چشم همگان دور است، سوال پیش می آید که اگر آمریکا حمله نمی کند، پس دلیل موضعگیری جعفری آنهم با این لحن و سبک چه بوده است؟ آیا رژیم می داند که مردم در حال انسجام برای شورشی همه گیر هستند و با این موضعگیری به زبانی می خواهد به مردم پیام بدهد که سپاه مرز ها را خالی کرده و در سطح شهرها گسترده شده است تا بتواند هر تهدیدی را به شدت سرکوب کند، پس مردم بهتر است به فکر اعتراض و شورش همه گیر نباشند؟ ساده تر اینکه می خواهد با این بلوف توی دل مردم را خالی کند؟ می داند شورشهای جدی در حال غلیان و انفجار است و به زودی رفتنی است؟ علائم اجتماعی، سیاسی، نظامی و حتی اقتصادی تبدیل شورش بالقوه به شورش بالفعل چیست؟

4- بلوف – پیش از تسلیماحمدی نژاد در اجلاس ملل متحد گفت که پروندهء هسته ای بسته شده است. متعاقبا دول 5+1 هم بحث در باره تحریم را یکماه به تعویق انداختند. حرفهای تند وزیر خارجه فرانسه و بولتون آرشیو شد. شاید رژیم، آمریکا و شرکاء به نتایج و توافقاتی رسیده اند که از چشم ما پنهان است، و حرفهای بولتون بیشتر به آخرین پارس کردنهای سگی شبیه است که گرگ را در حال فرار مشاهده می کند و فقط می خواهد یادآوری کند که بازگشت رژیم به نقطهء اول چه عواقبی خواهد داشت! از سوی دیگر جعفری، پس از وارد شدن نام سپاه پاسداران به لیست تروریستی و به خطر افتادن منافع مالی سپاه، بدین وسیله اعلام می کند که سپاه پاسداران نقش استراتژیک خود را از فرامرزی به درون مرزی تغییر داده، و بیشتر به کارهای داخلی (سرکوب) و فرهنگی (ارشاد و اختناق) خواهد پرداخت. ساده تر اینکه، حال که منافع سپاه در خطر است با اعلان بیرونی در تغییر روش خواهان خروج اسم از لیست تروریستی شده است. در عین حال که به غرب هم گوشزد می کند که سپاه با تهدید انقلاب مخملی، شورش نهادهای فعال در کردستان، بلوچستان، آذربایجان و خوزستان مقابله می کند. به نظر من این احتمال و سناریو، یعنی «تسلیم» رژیم به محدود کردن سپاه به کنترل تهدیدات در داخل بیشتر قریب به واقعیت است، تا پُز «در صورت تهديد نظامي خارجي سپاه به كمك ارتش خواهد شتافت» در سناریوی حملهء فرسایشی. البته یک نکتهء مهم نباید فراموش شود و اینکه سپاه پاسداران در آموزش نیروهای فناتیک و تروریست در خاورمیانه نقش غیرقابل انکاری داشته است، و این نقش همچنان ادامه خواهد داشت اما در شکل و شمایل متفاوت و با روشهایی همچون استفاده از رسانه ها.تنها راهتنها راه پیشگیری از وقوع آنارشیسم و تجزیه ایران، و برای رهایی از ادامهء سلطهء رژیم بر مردم، بی شک فعال شدن علیه حملهء نظامی بیگانه و تمامیت رژیم اسلامی، و تأکید بر سرنگونی رژیم به دست مردم در جهت استقرار نظامی سکولار است. پارامترهای تعیین کننده و لازم برای انجام این مهم در نوشتار پیشین «بنام آزادی انسان» خاطرنشان شده است.علی ناظر – 8 مهر 1386بحران___با هم خبر را مرور می کنیم:

فارس 8 مهر 1386



به گزارش خبرنگار دفاعي خبرگزاري فارس، سردار سرلشگر محمدعلي جعفري فرمانده كل سپاه كه صبح امروز شنبه در مراسم توديع فرمانده سابق نيروي مقاومت بسيج ... با يادآوري اين موضوع كه ماهيت كلي سپاه مشخص است و صرفا بعد نظامي ندارد، اضافه كرد: مامورت سپاه حفظ دستاوردهاي انقلاب و مقابله با تهديدهاي داخلي است و هر تهديدي كه به دستاوردهاي نظام جمهوري اسلامي ايران خدشه وارد كند سپاه به مقابله با آن خواهد پرداخت. فرمانده كل سپاه با ذكر تهديدات مختلف دشمنان در طول دوران انقلاب اسلامي گفت: بنا به فرموده مقام معظم رهبري، بايد سپاه سازمان انعطاف پذيري داشته باشد تا بتواند در برابر تهديدات سياسي، اجتماعي و امنيتي دشمنان به درستي وارد عمل شود و سپاه براي تحقق اين راهبرد نياز به سازماندهي در عرصه هاي مختلف دارد و ما بايد بر اساس شرايط محيط يا تهديدات موجود بتوانيم ساختار خود را وفق دهيم تا همانگونه كه رهبري فرمودند سپاه با انعطاف بتواند به موقع وارد عمل شود. ... در استراتژي فعلي كه از سوي رهبر انقلاب مشخص شده، استراتژي راهبردي سپاه با آن سالها [68] فرق كرده است.بدين ترتيب كه ماموريت اصلي سپاه در حال حاضر مقابله با تهديدهاي داخلي است و سپس در صورت تهديد نظامي خارجي سپاه به كمك ارتش خواهد شتافت. فرمانده كل سپاه در ادامه سخنان خود با تاكيد بر اينكه بايد بر اساس تهديدات موجود دشمنان، شرايط را متحول كنيم تا بتوانيم با دقت تمام به مقابله با دشمن بپردازيم، گفت: تهديدات عليه انقلاب پيچيده و گسترده‌تر از گذشته شده پس ما حق نداريم كه آرام بنشينيم و سازماني كه خود را با تجهيزات و شرايط محيطي وفق ندهد، بداند كه موقعيتش تضمين شده نيست. ... سرلشگر جعفري تاكيد كرد: راهبرد گذشته قطعا امروز نمي تواند مورد استفاده قرار گيرد زيرا يك استراتژي با شرايط پيراموني سيال بيش از دو تا پنج سال نمي تواند مفيد واقع شود كه رهبر معظم انقلاب نيز بر اين موضوع تاكيد دارند. ... بر اساس نظر و موافقت رهبر انقلاب، مسئوليت فرماندهي نيروي مقاومت بسيج نيز به فرمانده كل سپاه محول شده است. شايد به دليل مشغله كاري فراوان نتوانم به صورت تمام وقت در ستاد بسيج وقت بگذارم ولي سردار ميراحمدي جانشين سردار حجازي در نيروي مقاومت بسيج در سمت خود باقي مانده و به من كمك خواهد كرد.